سلام،
من یه دختر ۱۳ سالهام که تو کانادا بهدنیا اومدم.
اینجا راجع به اتفاقهایی که تو زندگیم افتاده براتون میگم.
امیدوارم بتونین بهشون بخندین.
ولی واقعا از افرادی که شاید توی این خاطرات مسخرهشون کردم یا بدشون رو گفتم عذرمیخوام.
البته زینب خانم خدامردی از شما نهها! از تو هرچی بدبگم کمه!
ببخشید، خلاصه، بخندید!
و نظرتون رو بگید.
خوش بگذره...
فقط یه چیزی ازتون میخوام،
سعی کنین یه جوری زندگی کنین،
که اگه خواستن فیلم زندگیتون رو بسازن،
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بذاره، مردم هم بتونن بخندن!